ماشا به من فليم سگس داد در ماشین من
نزول به یک صندلی در یک روز بارانی. یکی از دوستان تلاش می کند تا از سرطان خلاص ، اما معشوق خود را هم به سازگاری با او را پر می کند و مقعد او را با مایع سفید ندارد ، اما چگونه او را برای این جلسه آماده شده است . او مانند آخرین شلخته لباس پوشیدن و آن را مشترک او بود, به عنوان ساز و برگ و نه او را هیجان زده بود و پایان او اوایل او فليم سگس ناله .